لحظه‌‌هایی در زندگی‌هایمان هست که تصور می‌‌کنیم به آخر خط رسیده‌ایم و دعا دعا می‌کنیم روزنه‌ای پیدا شود برای اینکه دوباره نفس بکشیم. پدر کارگری ساده است که درآمد متغیر و ناکافی‌اش زندگی را برای خانواده‌اش طاقت‌فرسا کرده است. بعد از تصادفی سخت، دست دختر خانواده علی‌رغم جراحی انجام شده، به حالت طبیعی‌اش برنگشته است و دیگر نمی‌تواند دستش را باز و بسته کند، همچنین در اثر مشکل عصبی، پسر دچار کم شنوایی است و با وجود خرابی سمعکش و عدم توانایی خانواده در تهیه سمعک جدید، نمی تواند جریان زندگی را به خوبی بشنود. با توجه به این شرایط سخت، این خانواده برای تامین هزینه‌های درمان، آزمایش و پرونده سلامت به کمک خیرین عزیز نیاز دارند.